اعتماد به نفس
اعتماد به نفس کودک به خودی خود کم ویا زیاد نیست و شبیه ابر لایه لایه ای است که روزانه تغییر شکل و شدت می دهد و با خلق و خوی هر کودک و میزان آگاهی وی نسبت به محیط زندگی اش و نیز طرز فکر مردم اطراف او فرق می کند.
زندگی های روزمره کودکان پر از موفقیت و شکست است .زمانی که در امتحان دیکته موفق می شوند بی نظیرند،اما اگر فراموش کردند تکلیف علوم خود را بنویسند ،سرزنش می شوند و صدها نمونه دیگر چون کودکان به ندرت بین مسائل جزئی و مهم به ندرت می توانند فرق قائل شوند و موفقیت های بزرگتر نمی توانند شکسته ای کم اهمیتشان را جبران کنند.
اعتماد به نفس شامل احساسات ،باورهای و ارزوهای پیچیده کودک براساس مهارت های در حال تغییر وی در تامتقابل و نفوذ به دنیای اطرافش است.
چون اعتماد به نفس بسیار پیچیده و ارزیابی آن بسیار پردردسر و دشوار است،در زیر فهرستی در مورد علائم امکان ثیر پایین بودن اعتماد به نفس در کودکان ارائه شده است.این علائم به والدین می آموزد که اگر کودکی اعتماد به نفس اندک داشته باشد،چگونه رفتار می کندوچه طرز فکری خواهد داشت.کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد در خانه چنین رفتارهایی از خود بروز می دهد:
1- آرزو دارد کس دیگری باشد .کودکی که دائم دوست دارد شخص دیگری باشد،معمولا بیش از حد خیال پرداز است و آرزو دارد که کوچک تر شده و از مسئولیت های بزرگسالی خلاصی یابد.
2-احساس بی ارزش بودن می کند.
این احساس زمانی به وجود می آید که کودک نسبت به جلب توجه دیگران امید کمی به خود دارد،در نتیجه به ندرت در جستجوی توجه دیگران است.
3-اغلب به هنگام برخورد با وظایف مشکل یا جدید گریه می کند.
بعضی از کودکان هنگام روبرو شدن با وظایف مشکل صبور نیستید و دائم مضطرب اند که چگونه آنها را انجام دهند و به همین دلیل به شدت اشک می ریزند .
4- از خود به طور منفی یاد می کند .
کودکان در هنگام صحبت در مورد تواناییهایشان غلمو می کنند و اکثر والدین به شنیدن این حرف عادت دارند اما کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد ممکن است بگوید که از خودش بیزار است یا ای کاش مرده بود.
5- از خود فعالیتی نشان نمی دهد .
بیشتر کودکان آنقدر از نظر انرزی اشباع شده اند .که به نظر می آید در حال انفجارند .اما کودکی که احساس درماندگی می کند،نشانه ای از تلاش در او دیده نمی شود .
6-ابهام را نمی تواند تحمل کند .
وقتی که کودکی به قود تشخیص خود اعتمادی ندارد می خواهد که هر چیزی را برایش چندین و چندبار توضیح دهند.اگر موضوعی به اندازه کافی واضح نباشد ،باور نمی کند که بتواند آن را درک کند و نگران پیامدهای سوء تعبیر خود می شود .
7- خود ویرانگر است .
بعضی از کودکان از خود بیزارند و حتی ممکن است که به خودشان آسیب برسانند و این کار را معمولا با گاز گرفتن یا خراشیدن خود شروع می کنند.
8-از نظر ظاهر ،سرووضع مرتبی ندارند.البته این مسئله در مورد کودکانی که مسائل زیادی برای فکر کردن دارند رایج است،اما میتواد علامتی باشد نسبت به اینکه کودک از فکر کردن و توجه به لذتی نمی برد .
9-تصمیم گیری برایش مشکل است .
این علامت دیگری است که نشان می دهد کودک به قوه تشخیص خود ایمان ندارد و نگران پیامد انتخابی است و در تصمیم گیری مشکل پیدا می کند .
10-نسبت به آینده اش بدبین است .
وقتی که کودکتان با بی حوصلگی و ناامیدی از آینده اش سخن می گوید باید نگران شوید .بعضی از کودکان چون آینده شان را چندان پربار نمی بینند ،اهمیتی نمی دهند که بعدها چه اتفاقی بیفتد.
کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد در بین کودکان دیگر بعضی از رفتارهای زیر را از خود نشان می دهد :
11-به کودکان کوچکتر وضعیفتر از خود زور می گوید.
کودکی که احساس ضعف می کند و به سبب عدم اعتماد به نفس ناامید است سعی می کند با ترساندن بچه های دیگر ،مخصوصا آنهایی که ترسو هستند ،احساس قدرت کرده یا لااقل بدین ترتیب شخص دیگری را در ترس خود شریک کند.
12-ستیزه جواست.
معمولا بعضی از دوستان هم سن وسال گاهی نسبت به یکدیگر پرخاشگرند،اما اگر کودکی به طور دائمی پرخاشگر داشت،نگران کننده است ،چون او بدین طریق نشان می دهد که از هم سن وسالهایش به طور کلی بیزار است .کودکی که به طور کلی دیگر کودک را از خود می راند احتمالا می ترسد که دیگران او را نپذیرند .
13-در برخورد با بزرگسالان قوی تر یا هم سن و سال های تازه وارد،اعتماد به نفس ندارند .کم رویی در کودکان رایج است و به طبیعتی که با آنان متولد می شوند ارتباط دارد ،ولی اگر کودکی با دیدن هر شخص غریبه یخ می زند ،نشان دهنده این است که می ترسد اشخاص تازه وارد او را بد یا نالایق تصور کنند .
14-درک دیدگاههای دیگران برایش مشکل است.روی هم رفته کودکان ،تفکرات و احساسات دیگران را سریع درک می کنند ،اما اگر کودکی معتقد باشد که نمی تواند دیگران را بفهمد یا در این زمینه تلاش کمی کند ،توانایی درک سریع او تحلیل می رود و اگر عزت نفس کودک اندک باشد دیگر برای درک احساسات دیگران تلاش نمی کند.
15-بیش از حد به عقاید افراد مقتدر یا هم سن و سالهای با اقتدار تکیه می کند .کودکی که به خود اعتمادی ندارد با قادر به ابتکار نیست پیرو عقاید اشخاصی است که با اعتماد به نفس اند:
16-معلومات عمومی کمی دارند
کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد،فکر می کنند که نسبت به دیگران از جذابیت کمتری برخوردار است و به این سبب ، افکار خود را ابراز نمی کند و بر این باور است که عقاید و احساساتش برای دیگران اهمیتی ندارد و کسی علاقمند به شنیدن آنها نیست .
17-نقش رهبری را نمی پذیرند.
کودکانی که اعتماد به نفس اندکی دارند،اغلب معتقدند که در سازمان دهی دیگران ویا تصمیم گیری ناتوان اند.
18-به ندرت داوطلب می شوند .
کودکی احساس می کند بعید است کاری را کامل یا رضایت بخش انجام دهد در هیچ کاری شرکت نمی کند .
19-اغلب از اجتماع دوری می کند.
کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد ،نمی داند که چگونه توجه دیگران را به خود جلب کند و حفظ کند.به این علت از کودکان دیگر دوری می کند و رمانی هم که تلاش می کند وارد گروهی شود ،بسیار ناشیانه عمل کرده و تلاش شان بی فایده می ماند .
20-هم سالانش به ندرت او را انتخاب می کنند .
کودکی که به ندرت داوطلب می شود و از تفکرات و احساساتش کمتر سخن می گوید و عقایدش را ابراز نمی کند ،در بازی و کارهای مشارکتی به ندرت انتخاب می شود .او از بودن با دیگران هرگز لذتی نمی برد و به ندرت می تواند بر فکر گروه تاثیر بگذارد و بدین ترتیب عدم اعتماد به نفسش شدت می یابد.
21-دم دمی مزاج است.
وقتی کودکی به قوه تشخیص خود اعتماد ندارد ، کف نفس مناسب را از دست داده و رفتارمتناقضی از خود نشان می دهد ،مثلا در زمین بازی خیلی ساکت است اما وقتی در کلاس است با سرو صدا کردن توجه معلم را به خود جلب می کند چرا که می داند می تواند این کار را انجام دهد.
22-مطیع است.
هنگامی که کودکی نسبت به ارزش خود بی اطلاع است و به راحتی تسلیم هوس ها و دستورات دیگران می شود.
23-توجه ها را به سمت خود جلب می کند .
از آن جا که اعتماد به نفس اندک انواع بسیار متفاوتی دارد،مسما به طور متناقضی نیزبروز می کند .بعضی از کودکان فکر می کنند بی ارزشند و از خود چیزی ندارند که اظهار نمایند ،آن گاه در تلاش اند که با پز دادن توجه دیگران را به خود جلب کنند.
24-به ندرت می خندند یا لبخند می زنند.
25-از هم سن و سال های خودش با اهانت یاد می کند .
کودکی که نمی تواند تایید دیگران را به دست آورد برای اینکه رنج خود را کاهش دهد ،دیگران را سرزنش می کند.مثلا می گوید«فلان کودک بی ادب و کثیف است ،یا نق می زند با احمق واقعی یا کودن است»
26-تابع امیال آنی خود است .کودکی که به خود ا عتماد ندارد ،بی اندازه نگران است که نتواند کاری را به خوبی انجام دهد و اغلب بدون فکر عمل می کند.
27-حواسش زود پرت می شود و زمان قدرت تمرکزش کوتاه است.
این ویژگی از آنجا ناشی می شود که کودک فکر می کند که نمی تواند کار دشواری را انجام دهد و به محض اینکه به قسمت دشوار کار می رسد توجه ئ تمرکز او از بین می رود .اگر مطلبی را که زود می خواند زود درک نکند یا به سرعت نتواند مسئله ریاضی را حل کند دچار حواس پرتی می شود.
28-در محیط های جدید و ناآشنا دچار اضطراب شدیدی می شود .
بعضی از کودکان که از اعتماد به نفس اندکی برخوردارند ،در محیط های آشنا خوب عمل می کنند،چون احساس می کنند کسی از آنها کاری خارج از توانشان نمی خواهد ،اما وقتی که محیط تغییر می کند بی اندازه نگران می شود و می ترسند که انجام دادن کارهای متفاوتی را از آنها بخواهند .
29-انگیزه تلاش را از دست می دهد.
وقتی کودکی فکر می کند که هرگز موفق نمی شود ،دلیلی برای تلاش کردن نمی یابد و تصور می کند که باز در نهایت بی چاره و در مانده است .
30-به طور کلی پشتکارش را از دست می دهد .هر کس که فکر کند شانس نسبتا خوبی دارد ،می تواند کاری را تا آخر ادامه دهد اما کسانی که اعتماد به نفس اندکی دارند این احتمال را می دهند که در کارشان شکست خواهند خورد .
31-از الگوهای فکری ثابتی پیروی میکند.
کودکی که به خود اعتماد ندارد فکر می کند که نمی تواند واکنش های دیگران را درک کند ،بنابراین گرفتار یکسری الگوهای فکری ثابت می شود از قبیل :من باید خوب وآرام باشم و مثلا حتی اگر معلم در تلاش باشد که بچه ها را تشویق کند نمایشی بازی کنند او واکنشی از خود بروز نمی دهد .
32-توانایهایش را بی اندازه دست کم می گیرد یا درباره شان غلو می کند.
بعضی مواقع کودکی که دارای عزت نفس اندکی است درباره توانایی هایش غلو می کند که این عمل حالت تدافعی رایجی است .او قادر به روبه رو شدن با توانایی های واقعی اش نیست پس به دنیایی تخیل قدم می گذارد و بدین ترتیب احساس بی کفایتی اش را جبران می کند .
33-موفقیت را در نتیجه تاثیر چیزی خارج از وجود خود می داند .مثلا اگر امتحانی را خوب دهد یا در مسابقه ای برنده شود ،دلیل موفقیتش را آسان بودن امتحان یا خوش شانسی می داند .
34-شکست را در نتیجه تاثیر عمل شخص خود می داند .
کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد ،شکست را نتیجه مستقیم بی استعدادی و بی ذکاوتی خود می داند و معتقد است درس نمی فهمد یا احمق است.
35-هر نوع شکست حتی جزئی را مهم تلقی می کند .
36-مستقل کارکردن برایش دشوار است.
کودک با عزت نفس اندک چون ابتکار عمل ندارد به هم سن و سال های مستبد یا کودکان توانی بزرگ تر از خود متکی می شود و دوست دارد که دیگران به او بگویند چه کاری انجام دهد.
37-کم سئوال می کند.
با این که در جستجوی دیگران است احتمال دارد در بعضی مواقع بسیار کم سئوال کند،چون می ترسد دیگران به حماقتش پی ببرند .
هدف از تنظیم این فهرست به صدا در آوردن زنگ خطر به گونه ای نیست که والدین را نگران کند بلکه مقصود هوشیار کردن آنها نسبت به رفتار کودکان شان است.
چطور اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم : ۵ راهکار عالی
بیشتر انسانها بنا به دلایل معلوم یا نامعلومی از اعتماد به نفس ضعیف خود رنج میبرند و از روشهای گوناگونی سعی در مبارزه با آن و بهبود اعتماد به نفس خود دارند. شاید در محل کار بیش از حد به خود سخت میگیرید و یا از حضور در مناسبتهای اجتماعی جدید دوری میکنید. بهرهمندی از اعتماد به نفس سالم و پایدار برای پیشرفت، غلبه بر چالشهای زندگی و ایجاد روابط جدید ضروری و حیاتی ست.
با پیروی از روشهای مطرح شده در این مقاله میتوانید اعتماد به نفستان را تا حد چشمگیری افزایش دهید:
۱-روش تأیید مثبت را تمرین کنید
آیا به تازگی به صدای درونی خود گوش کردهاید؟ چه حرفهایی به خودتان میزنید؟ آیا کلمات شما مثبت و پر از امید و تشویق هستند یا خشن و پر از نفرت و انتقاد؟ وقت بگذارید و به حرفهایی که به خودتان میزنید گوش دهید. تقریباً تمام افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند در صورت شکست در مقابل چالشهای زندگی غالباً به خودشان میگویند که احمق و نادان هستند و یا به محض رو به رو شدن با یک چالش جدید بدون هیچ دلیل و برهان منطقی و قابل قبولی فکر میکنند که این چالش تبدیل به یک فاجعهی بزرگ خواهد شد. به خودتان لطفی کنید و بدترین دشمن خودتان نباشید! با صحبتهای منفی و بیهودهای که با خودتان میکنید مقابله کنید و روش تأیید و تصدیق مثبت را تمرین کنید. شاید در ابتدا پیروی از این روش کمی ناراحت کننده باشد اما باید بدانید که ستایش خود و تأیید تواناییها و استعدادهایتان یکی از قدمهای ضروری در راه رسیدن به موفقیت و خواستههاست. در مقابل آینه صاف بایستید و جملات مثبت زیر را به خود بگویید :
«من آدم بزرگی هستم»
«میتوانم بر این چالش غلبه کنم و به اهدافم برسم»
«من بر زندگی دوستانم تأثیر مثبت و سازندهای دارم»
«من میتوانم … میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشم»
و جملات مثبت دیگری که برحسب موقعیت خودتان باید انتخاب کنید و هر روز جلوی آینه با خود تکرار کنید. با پیروی از این روش و با گذشت مدت زمان کوتاهی کم کم بخش مخرب صدای درونیتان را ضعیف خواهید کرد و تاییدات مثبتی که هر روز به خود میگویید و آنها را میشنوید تبدیل به بخشی از ضمیر ناخودآگاهتان خواهد شد و شما را در مسیر رسیدن به اهدافتان یاری خواهند کرد.
۲-به کارهایی که خوب انجامشان میدهید و به مهارتهای کلیدی خود توجه کنید
هر فردی در انجام کار بخصوصی از دیگران برتر است. متأسفانه از نوجوانی این طور به ما آموزش میدهند که استعدادهای خودتان را نادیده بگیرید و از جمع پیروی کنید که اغلب این دیدگاه به خود انتقادی شدید منجر میشود و موجب ایجاد تصویری منفی از فرد در ذهنش میشود. در شرایط خاص زندگی، مانند درخواست برای یک کار جدید، نیاز است که نقاط قوتمان را به خود یادآوری کنیم. برای ایجاد ارتباط با نقاط قوتتان و تأیید آنها نباید تا شب قبل از مصاحبه منتظر بمانید. نباید از مسیری که دیگران دنبال میکنند پیروی کنید و همیشه باید سعی کنید با کشف استعدادها و تأیید آنها مسیر شخصی خود را در زندگی پیدا کنید. وقتی با دیگران صحبت میکنید به صدای درونی خودتان گوش کنید. هیچ اشکالی ندارد که در حضور دیگران با صدای بلند بگویید : «در واقع، من اون کار رو خوب انجام می دم» و یا «این یکی از بهترین ویژگیهای من است».
۳-پیروزیهای کوچک و بزرگ خود را جشن بگیرید
جامعه و رسانهها دوست دارند به نحوی افراط گرایانه بر میلیونرهای خود ساخته، ورزشکاران المپیک و کشف روشهای درمانی معجزهآسا تمرکز کنند؛ اما این موفقیتهای بزرگ و افسانه ای هرگز برای اکثر افراد جامعه اتفاق نمیافتند و به همین دلیل بخش بزرگی از مردم در جوامع گوناگون عادت کردهاند که خودشان را کمتر و ضعیفتر از انسانهایی ببینند که به این دست آوردهای نجومی و غیر منتظره دست یافتهاند. کمی واقعبینانه فکر کنید و به موفقیتهای کوچک و بزرگی که تا به حال به آنها دست یافتهاید فکر کنید. اخیراً چه دست آورد قابل توجهی داشتهاید؟ چه چیزی باعث شده در مورد خودتان احساس خوبی داشته باشید؟ اگر میخواهید تا زمانی که به هدف بزرگ و رویایی خود نرسیدهاید با روحیه باشید و با این ایدهی منفی که به شما میگوید فردی شکست خورده و بی ارزش هستید مقابله کنید از قدرت تأیید مثبت در هر کاری که انجام میدهید استفاده کنید. اصلاً منظورم این نیست که نباید به دنبال رسیدن به اهداف بزرگتر و بهتر باشید بلکه میخواهم این نکته را به شما گوشزد کنم که اگر فقط بر روی اهداف و خواستههای بزرگ و اصلی خود تمرکز کنیم به احتمال زیاد فرصتهای بینظیر و سرنوشت سازی را که در طول راه در پیش روی ما قرار میگیرد را از دست میدهیم. بر روی واقعیتهای که در همین لحظه در زندگی شما وجود دارد تمرکز کنید و جشن و پایکوبی خود را منوط به رسیدن به اهداف بزرگ و رؤیایی نکنید.
۴-بدون قید و شرط برای خودتان ارزش قائل باشید
ما انسانها این طور برنامه ریزی شدهایم که ارزش نهادن به خودمان را وابسته به شرایط میدانیم. «من فرد ارزشمندی هستم چون …». ما موفقیت را با نتایج ثابت از قبیل ثروت، پیشرفت شغلی، جایگاه اجتماعی و تأیید عمومی تعریف میکنیم. این واقعاً طرز فکر وحشتناکی است چون به ما میگوید که بدون این دست آوردها هیچ ارزشی نداریم. هر فردی ارزشهای منحصر به فرد خود را دارد. با خودتان عهد کنید که طرز فکر و نگرشتان را در مورد ارزش قائل شدن برای خودتان تغییر دهید. دست آوردهای دنیوی خود را جشن بگیرید اما به یاد داشته باشید که آنها تعیینکنندهی ارزشها و معرف شما نیستند. شما ارزشمندید چون خودتان هستید و در این دنیا حضور دارید.
۵-تعارف را کنار بگذارید و تحسینهای دیگران را بپذیرید
چند بار پیش آمده که فردی از شما تعریف کند و شما در پاسخ بگویید : «اوه نه شما بیش از حد مهربان هستید» یا «خواهش میکنم، کاری نکردم». رد این تعاریف یک هنجار اجتماعی ست چون اکثر افراد جامعه فکر میکنند پذیرش بی قید و شرط این تعاریف به معنای از خود راضی بودن و داشتن اعتماد به نفس کاذب است. واقعاً، این رفتار کمی عجیب و غیر معمول است چون پذیرش جملاتی که برای قدردانی از ما بیان شده خیلی طبیعی ست در حالی که با رد این جملات سازنده به خودمان میگوییم که ارزش و لیاقت این ستایش و تشکر را نداریم یا اینکه این جملات هیچ ارتباطی با شخصیت ما ندارد. خواهش میکنم این رفتار عجیب را کنار بگذارید و شروع به پذیرش این تعارفها و جملات مثبت کنید. تنها کاری که باید در زمان شنیدن این تعارفها بکنید گفتن یک «تشکر میکنم» ساده است. به محض اینکه شروع به پذیرش این جملات کنید اعتماد به نفستان افزایش خواهد یافت.
شما برای افزایش اعتماد به نفستان از چه راهکارهایی استفاده میکنید؟
۲۰ تعریف جدید از موفقیت + نقلقولهای تصویری
شما موفقیت را چطور تعریف میکنید؟ ثروت است؟ خوشبختی ست؟ فرهنگ لغت وبستر سه تعریف مجزا برای کلمهی موفقیت ارائه داده است.
۱-رسیدن یا دستیابی به ثروت، احترام و شهرت.
۲-نتیجه صحیح یا مورد نظر که از یک تلاش بخصوص حاصل میشود.
۳-فرد یا چیزی که موفق است: یک انسان یا چیزی که موفق شده است.
زیگ زیگلار یکی از محترمترین کارشناسان عصر مدرن در حوزهی موفقیت، انگیزه بخشی و رهبری یک زندگی متعادل است. زیگلار در کتاب جدیدش با عنوان Born to Win میگوید موفقیت چیزی نیست که بتوان آن را در یک جمله تعریف کرد زیرا از اجزای بسیار زیادی تشکیل شده که با یکدیگر کاملاً متفاوتاند. میتوان این طور استدلال کرد که تعریف زیگ زیگلار از موفقیت بدین معناست که تعریف کلمه و مفهوم موفقیت به نوعی شخصی ست و هرگز یک تعریف نمیتواند نماینده طرز فکر افراد مختلف یا جوامع گوناگون در این حوزه باشد.
در ادامهی مقاله با ۲۰ تعریف جدید از موفقیت و مفاهیم نهفته در پشت این کلمهی سحرآمیز آشنا خواهید شد.
۱-موفقیت بدین معناست که همیشه بهترین و کاملترین تلاشتان را باید انجام دهید.
اگر در تمام جنبههای کاری که انجام میدهید نهایت سعی و تلاش خود را بکنید میتوانید موفق شوید و تنها در این صورت میتوانید مطمئن باشید که موفقیت ممکن و قابل دستیابی ست.
۲-موفقیت به معنای تعیین اهداف واقعی ست.
در هنگام هدفگذاری و تعیین اهداف واقعبین باشید. نمیتوانید با تعیین اهداف انتزاعی و مبهم موفق شوید.
۳-داشتن جایی که بتوانید به آن خانه بگویید، موفقیت است.
خانه جایی ست که روح شما و دیگر اعضای خانوادهتان در آن جریان دارد. اگر جایی دارید که میتوانید به آن خانه بگویید همیشه موفق هستید.
۴-موفقیت به معنای درک تفاوت بین نیاز و خواسته است.
اگر میتوانید به تعهدات ماهانهی خود پایبند باشید و نیازهای اساسی خود را برآورده کنید، انسان موفقی هستید.
۵-موفقیت باور به توانستن است.
اگر باور کنید که میتوانید، موفق خواهید شد.
۶-موفقیت به معنای ایجاد تعادل بین کار و علاقه است.
کار بدون شور و علاقه عامل اصلی ایجاد استرسهای غیرضروری و دست آوردهای پوچ و مبهم است. بر کاری که شما را هیجان زده میکند تمرکز کنید.
۷-موفقیت به معنای مراقبت از نیازهایتان است.
همیشه این نکته را به خاطر بسپار: قبل از کمک به دیگران ماسک اکسیژن خود را بپوش.
۸-موفقیت بدین معناست که بعضی وقتها باید نه بگویید.
موفقیت تنها در یک زندگی متعادل به دست میآید. بخشی از این تعادل هم فراگیری مهارت نه گفتن است.
۹-موفقیت به معنای دانستن این مطلب است که زندگی شما پر از فراوانی و نعمت است.
عشق، سلامتی، دوستان، خانواده … زندگی پر از فراوانی ست.
۱۰- موفقیت درک این نکته است که چیزی را که نمیبخشید نمیتوانید حفظ کنید.
تنها در صورتی موفق خواهید شد که کمک کنید دیگران هم در زندگی فردی و شغلیشان موفق شوند.
۱۱- موفقیت به معنای غلبه بر ترس است.
غلبه بر ترسها به شما احساس شکستناپذیر بودن میدهد. هیچکس نمیتواند شما را متوقف کند.
۱۲-موفقیت، تماشای فارغالتحصیلی فرزندتان است.
عشق، راهنمایی و نظم و انضباط شما نتیجه داد. امروز هر دوی شما موفق شدید.
۱۳- موفقیت بدین معناست که هر روز مطلب جدیدی بیاموزیم.
افراد موفق میدانند که یادگیری هرگز پایانی ندارد.
۱۴- موفقیت درک این نکته است که شکست در چند مبارزه میتواند به پیروزی شما در یک جنگ بزرگ کمک کند.
انسانهای موفق مبارزههای خود را عاقلانه انتخاب میکنند.
۱۵-موفقیت به معنای دوست داشتن و دوست داشته شدن است.
عشق بدون قید و شرط بهترین نوع عشق و علاقه است.
۱۶- موفقیت بدین معناست که وقتی به چیزی باور دارید محکم پای عقیدهی خود بایستید.
انسانهای موفق از تلاش برای رسیدن به چیزهایی که با تمام وجود به آنها اعتقاد دارند، دست نمیکشند.
۱۷-موفقیت به معنای تسلیم نشدن است.
پشتکار ایجاد کنندهی سماجت است و سماجت تولید کنندهی موفقیت.
۱۸- موفقیت به معنای جشن گرفتن پیروزیهای کوچک است.
هر زمان که به یکی از اهدافتان رسیدید یا بر یک مانع غلبه کردید، وقت بگذارید و این پیروزی را جشن بگیرید.
۱۹- موفقیت بدین معناست که هرگز اجازه ندهید یک ناتوانی یا کمبود موجب عقب ماندن و شکست شما شود.
ناتوانیها و یا معلولیتها موفقیت یک فرد را تعریف نمیکنند. ذهن و جسم این کمبودها را جبران خواهند کرد.
۲۰-موفقیت درک این نکته است که شما معمار سرنوشت خود هستید.
سرنوشتتان فقط و فقط در کنترل خودتان است.
موفقیت تعاریف بسیار زیادی دارد. بنده فکر میکنم وقتی میتوانیم موفق شویم که در پایان روز به خودمان بگوییم … چه روز خوبی بود. فردا هم همینطوری تلاش خواهم کرد.
شما موفقیت را چطور تعریف میکنید؟
۱۵ کاری که افراد برخوردار از اعتماد به نفس بالا انجام نمیدهند
اعتماد به نفس,با اعتماد به نفس,موفقیت, عزت نفس,شکست,
افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به توانمندی خود برای رسیدن به اهدافشان باور دارند. اگر شما به خودتان باور نداشته باشید، چه دلیلی دارد که دیگران به شما باور داشته باشند؟ برای این که با غرور صحبت کنید و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید به این پانزده کار، که افراد برخوردار از اعتماد به نفس انجام نمیدهند، توجه داشته باشید.
بهانهتراشی نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا عنان افکار و اعمال خود را در دست دارند. وقتی که با تأخیر به سر کار خود میرسند، ترافیک را مقصر قلمداد نمیکنند؛ بلکه قبول میکنند که دیر کردهاند. آنها برای توجیه کمبودهای خود بهانههایی از این قبیل که «وقت ندارم» یا «از عهده من بر نمیآید» دست و پا نمیکنند؛ آنها وقت مورد نیاز را به دست میآورند و به پیشرفت خود ادامه میدهند تا اینکه مهارت مناسبی در انجام کار کسب کنند.
از انجام کارهای ترسناک شانه خالی نمیکنند.
افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، اجازه نمیدهند ترس بر آنها غلبه کند. آنها میدانند کارهایی که آنها از انجامشان ترس دارند، غالباً، همانهایی هستند که انجامشان برای تبدیل شدن این افراد به شخصیت مورد نظرشان لازم است.
در راحتی و آسایش کامل زندگی نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا از حاشیۀ امن دوری میکنند، زیرا میدانند که، در این صورت، رؤیاهایشان نابود میشود. آنها فعالانه به دنبال احساس کردن رنج و زحمتاند، چرا که میدانند برای رسیدن به موفقیت باید از خودشان کار بکشند.
کار امروز را به فردا نمیگذارند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا میدانند که برنامۀ خوبی که امروز اجرا شود بهتر از آن برنامۀ عالی است که شاید روزی اجرا شود. آنها منتظر «وقت مناسب» و «شرایط مناسب» نمیمانند، زیرا آگاهند که اساسِ این واکنشها ترس از تغییر است. آنها همینجا، اکنون و امروز اقدام میکنند – زیرا در این صورت است که پیشرفت حاصل میشود.
خود را به خاطر نظرات دیگران آزار نمیدهند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا گرفتار بازخوردهای منفی نمیشوند. از آنجا که این افراد به خیر و صلاح دیگران اهمیت میدهند و قصدشان اثرگذاری مثبت در جهان است، خود را با آن دسته از افکار منفی، که کنترلشان از عهدۀ آنها خارج است، گرفتار نمیکنند. آنها میدانند که دوستان واقعیشان آنها را همان طور که هستند، میپذیرند و نگران طرز فکر بقیۀ افراد هم نیستند.
در مورد مردم قضاوت نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا تحملِ دردسرهای غیرضروری و خود کرده را ندارند. آنها نیازی نمیبینند که پشت سر دوستان خود بدگویی کنند، پشت سر همکاران خود غیبت کنند و به افرادی که نظرات مخالف دارند بتازند. آنها در همان شخصیتی که هستند به قدری راحتاند که هیچ نیازی به تحقیر کردن مردم نمیبینند.
اجازه نمیدهند کمبود منابع مانعی پیش پای آنها قرار دهد.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا از هر منبعی که در اختیارشان است، کم باشد یا زیاد، بهره میگیرند. آنها میدانند که همۀ کارها با خلاقیت و پا پس نکشیدن امکانپذیر است. آنها در اثر شکستها به خود نمیپیچند، بلکه به دنبال راهحل میگردند.
self-confidence 1
مقایسه نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا میدانند که رقابتی با هیچ شخص دیگر ندارند. آنها با هیچ کس رقابت نمیکنند، مگر با شخص خود و آنچه دیروز بودهاند. آنها میدانند که هر کس داستانی، چنان بینظیر، دارد که اگر به دنبال مقایسه کردن باشیم کاری احمقانه و سادهلوحانه انجام دادهایم که سرانجامی جز بیهودگی ندارد.
لذت آنها در جلب رضایت مردم نیست.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا علاقهای ندارند که به هر شخصی که رسیدند او را راضی کنند. آنها آگاهند که نمیشود با همۀ مردم هماهنگ بود و، در واقع، رسم زندگی همین است. آنها به جای تمرکز کردن بر کمیّت روابط خود، بر کیفیّت آن تمرکز دارند.
نیازی به خاطرجمع بودنِ دائمی ندارند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا نیازی به تکیهگاه ندارند. آنها میدانند که زندگی همیشه روی موافق نشان نمیدهد و زندگی همواره بدان صورت که هست نخواهد بود. این افراد با اینکه نمیتوانند همۀ رویدادهای زندگی خود را کنترل کنند، نیروی خود را بر آن واکنش مثبتی متمرکز میکنند که آنها را به پیش ببرد.
از واقعیات تلخ زندگی فرار نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا به طور ریشهای با مسائل زندگی برخورد میکنند، قبل از آنکه گسترش بیشتری پیدا کنند. آنها میدانند که اگر مشکلات را به حال خود رها سازیم با گذشت روزها، هفتهها و ماهها چند برابر خواهند شد. آنها ترجیح میدهند امروز گفتگویی تلخ با دوست خود داشته باشند تا اینکه واقعیت تلخی را لاپوشانی کرده، مسائل خود را به دست سرنوشت بسپارند.
به خاطر شکستهای کوچک عقبنشینی نمیکنند.
هر زمان که افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا زمین میخورند، دوباره خود را باز مییابند. آنها میدانند که شکست بخشی جداییناپذیر از فرایند رشد و پیشرفت است. آنها، مانند یک کارآگاه، به دنبال سرنخهایی هستند تا بفهمند چرا روش آنها مؤثر واقع نشده است و، پس از انجام جرح و تعدیل در برنامۀ خود، دوباره (و، البته، این بار به طرزی بهتر) تلاش میکنند.
برای انجام کار، به اجازۀ دیگران نیازی ندارند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا بدون دودلی و تردید عمل میکنند. آنها هر روز به خود یادآوری میکنند که «اگر من این کار را انجام ندهم، پس چه کسی انجام دهد؟»
خود را به یک جعبه ابزار کوچک محدود نمیکنند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا خود را به فلان برنامۀ نخست محدود نمیسازند. آنها از هر سلاحی که در دسترسشان باشد استفاده میکنند تا، به طرزی خستگیناپذیر، کارآمدی هر روش را بیازمایند، تا سرانجام راهبردهایی را بیابند که بهترین نتایج را، با کمترین هزینه از نظر زمان و انرژی، فراهم سازد.
کورکورانه و بدون تفکر، آنچه را که در اینترنت خواندهاند، به عنوان «حقیقت» نمیپذیرند.
افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا مطالب مندرج در اینترنت را، تنها به این خاطر که مؤلفی «چنان گفته است»، به عنوان حقیقت نمیپذیرند. آنها به هر مطلبی که ارائۀ طریق میکند از منظر منحصربهفرد خود مینگرند. آنها همواره از تشکیک سالم دربارۀ امور برخوردارند و از هر چیزی که به زندگی آنها مربوط باشد استفاده کرده، مابقی را به فراموشی میسپارند. مقالاتی از این قبیل سرگرمکننده بوده، تمرین ذهنی جالبی هستند، با این حال، افراد برخوردار از اعتماد به نفس بسیار بالا میدانند که فقط آنها قدرتِ تعیین معنی «اعتماد به نفس» را دارند.
۱۱ گام ارزشمند برای ساختن عزت نفستان
عزت نفس,اعتماد به نفس,موفقیت,مقایسه,تمجید,شکست,
ساختن عزت نفس زمان میبرد و چیزی نیست که بتوانید در عرض یک شب به دست آورید. با وجود این صادقانه بر این باورم که هر کس ظرفیت بهره مندی از عزت نفس کافی و وافی را دارد. حال سوال این است که آیا آمادهاید متعهد شوید عزت نفستان را افزایش دهید؟ (توجه : برای بعضی آدمها مشاوره یا روان درمانی با متخصص واجد شرایط میتواند مناسب باشد. به ویژه اگر از لطمه ای روحی رنج میبرند) در ادامه یازده گام ارزشمند برای کمک به شما ذکر شده است تا بتوانید با استفاده از این گامها عزت نفستان را افزایش دهید.
در این مقاله به ۶ گام نخست می پردازیم و در بخش دوم این مقاله که لینک آن در انتهای مقاله درج شده ، ۵ گام نهایی را با هم بررسی می کنیم. مطمئن باشید با مطالعه این دو مقاله و عمل به نکات ذکر شده ، عزت نفس شما به نحو چشم گیری افزایش خواهد یافت.
گام اول : دست از مقایسه خود با دیگران بردارید.
همیشه آدمهایی هستند که یا بیشتر از شما دارند یا کمتر از شما. اگر شما بازی مقایسه را انجام دهید، با رقیبهایی مواجه خواهید شد که نمیتوانید از پسشان برآیید. سپس احساس بدی به شما دست میدهد و احساس بی کفایتی میکنید. در عوض، تنها با خودتان رقابت کنید و تلاش کنید بهترین کسی باشید که میتوانید باشید.
گام دوم : دست از تحقیر خود بردارید.
اگر به تکرار عبارتهای منفی درباره خودتان و تواناییهایتان ادامه دهید نمیتوانید از عزت نفس کافی بهره مند شوید. در مورد ظاهرتان، شغلتان، روابطتان، وضعیت مالی تان یا هر بعد دیگر زندگیتان که میخواهید، صحبت کنید اما از اظهار نظرهایی که به سرزنش خود منجر میشود بپرهیزید چرا که این گفته های تحقیرآمیز تنها به احساسات منفیتان نیرو میبخشد و عزت نفستان را متزلزل میکند.
گام سوم : هر تمجیدی را که میشنوید با گفتن یک «متشکرم» پاسخ دهید.
آیا تاکنون تعریفی از کسی شنیدهاید که در پاسخ گفته باشید : «ای بابا کاری نکردم که»؟ وقتی چنین تعریفی را بدین ترتیب رد میکنید، پیامی که به خود میدهید این است که شما سزاوار نیستید از شما تمجید شود. در آینده به همه تعریفهایی که از شما میشود، با یک تشکر ساده پاسخ دهید.
گام چهارم : برای بالابردن عزت نفستان از جملات تاکیدی استفاده کنید.
روی یک کارت یا تکه کاغذی جمله ای بنویسید با مضمون، «من خودم را می پذیم و دوست دارم» یا «من فردی ارزشمند و دوست داشتنی و لایق بهترینها در زندگی هستم. » کارت را همیشه همراه خود داشته باشید. در طول روز این جملهها را چندین بار با خود تکرار کنید، به ویژه شب قبل از رفتن به خواب. صبح پس از بیدار شدن. هر وقت شما این عبارتهای تاکیدی را چنان بر زبان میآورید گویی عین واقعیت است، به خود این اجازه را میدهید طعم احساسات مثبتی را که به دنبال آن میآید، بچشید. برای قدرت بیشتر بخشیدن به آن میتوانید در زمانهای مختلفی در طول روز این جملهها را با دست خط خود بر روی تکه کاغذی بنویسید.
گام پنجم : با افراد مثبت و حمایتگر معاشرت کنید.
وقتی افرادی منفی احاطهتان کرده باشند که همیشه شما و عقاید شما را کوچک میشمرند، عزت نفستان پایین میآید. از طرف دیگر زمانی که مورد پذیرش قرار میگیرید و تشویق میشوید، احساس بهتری نسبت به خود خواهید داشت. بنابراین، برای افزایش عزت نفستان خود را در بهترین فضای ممکن قرار دهید.
گام ششم : فهرستی از موفقیتهای گذشته خود تهیه کنید.
قرار نیست این فهرست فقط شامل موفقیتهای بزرگ باشد بلکه میتواند «پیروزیهای کوچک» شما را نیز در برداشته باشد – مثل یاد گرفتن اسکیت سواری، فارغ التحصیل شدن از مدرسه، دریافت پاداش یا ترفیع، دستیابی به یک هدف شغلی و مانند اینها. اغلب این فهرست را بخوانید. در حالی که آن را مرور میکنید چشمانتان را ببندید و بار دیگر طعم احساس رضایت و لذتی را که به هنگام رسیدن به آن موفقیت به شما دست داد، بچشید.
در مقاله قبل با شش گام نخست برای رسیدن به عزت نفس بالا آشنا شدیم و دانستیم که ایجاد عزت نفس آن قدرها هم که فکر می کنیم دشوار و دور از دسترس نیست. در این مقاله که بخش دوم و نهایی ست با پنج گام پایانی آشنا می شویم.
دوستانی که مقاله قبل را مطالعه نکرده اند می توانند با کلیک بر لینک زیر بخش اول را مطالعه کنند:
در ادامه گام های نهایی برای ایجاد و بهره مندی از عزت نفس بالا و پایدار بیان شده است:
گام هفتم : فهرستی از ویژگیهای مثبت خود تهیه کنید.
آیا شما فردی صادق، از خود گذشته، مفید و خلاق هستید؟ نسبت به خود سخاوتمند باشید و دست کم بیست ویژگی مثبت خود را بنویسید. باز هم بسیار مهم است که این فهرست را چندین و چند بار مرور کنید. اغلب آدمها بر ضعفهایشان انگشت میگذارند و سپس تعجب میکنند از این که چرا زندگیشان خوب از آب در نمیآید. در عوض، شروع به تمرکز بر ویژگیهای مثبت خود کنید تا از بخت بیشتری برای دستیابی به آنچه آرزو میکردید به دست آورید، برخوردار شوید.
گام هشتم : شروع کنید به بیشتر بخشیدن.
درباره پول صحبت نمیکنم. در عوض منظورم این است که باید بیشتر وجود خود را ارزانی کسانی کنید که اطراف شما هستند. وقتی کارهایی را برای دیگران انجام دهید، همکاری رضایت بخشی ایجاد میکنید و شروع میکنید به احساس ارزشمندی بیشتر، که این کار به مرور روحیهتان را افزایش میدهد عزت نفستان را بالا میبرد. چند پیشنهاد : کارهای داوطلبانه انجام دهید یا در تحقق اهداف ارزشمند همکای و کمک کنید، اوقاتی را با دوست یا همسایه ای که بیمار است یا دورانی سخت و دشوار را سپری میکند بگذرانید، یا به یکی از بستگان که مشکلی شخصی دارد کمک کنید (کسی که به طور معمول به کمک او نمیشتافتید).
گام نهم : کارها و فعالیتهایی را انجام دهید که عاشقش هستید.
اگر روزهایتان صرف کاری شود که از آن بدتان میآید، سخت است که احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. عزت نفس شما زمانی شکوفا میشود که در کارها و فعالیتهایی شرکت داشته باشید که برای شما لذت به همراه دارد و موجب شود احساس کنید ارزشمندید. حتی اگر هم اکنون نمیتوانید شغل دیگری انتخاب کنید، میتوانید زمان فراغتتان را به سرگرمیها و فعالیتهای اختصاص دهید که برایتان پرهیجان و لذت بخش است. یک چیز مسلم است : در خانه نشستن و غصه خوردن یا غر زدن راجع به لحظه های سختی که در محل کارتان دارید، عزت نفستان را بالا نخواهد برد.
گام دهم : با خود صادق باشید.
زندگی خودتان را بکنید، نه آن زندگی را که دیگران حکم کردهاند برای شما بهترین است. اگر افسار زندگی را که میخواهید داشته باشید به دست نگیرید، هرگز عزت و احترام به دست نمیآورید و احساس خوبی راجع به خودتان نخواهید داشت. اگر تصمیمات خود را بر اساس این میگیرید که رضایت دوستان و اقوام را جلب کنید، به این معنی است که با خود صادق و روراست نیستید و در نتیجه عزت نفستان متزلزل میشود. زمانی که آرزوها و رویاهای خالصانهی خود را دنبال میکنید، احترام به خود و عزت نفس شما به میزانی چشمگیر افزایش پیدا میکند.
گام یازدهم : اقدام کنید.
شما از عزت نفس بی بهره خواهید ماند اگر کنار گود بنشینید و از هر مشکلی در زندگیتان فرار کنید. زمانی که دست به اقدام میزنید، صرف نظر از نتیجه ای که در پی دارد، احساس بهتری دربارهی خود میکنید. زمانی که تنها به دلیل ترس و اضطراب به جلو حرکت نکنید، مایوس و ناخشنود خواهید شد و بدون شک ضربه ای زیان آور به عزت نفستان وارد میکنید.
«خود واقعی» شما موجودی منحصر به فرد با توانایی فوق العاده و ظرفیت فراوان در عشق ورزیدن به خود و نثار عشق به دیگران است. هرچه عزت نفستان رشد کند، این «خود واقعی» بیشتر پدیدار میشود. شما بیشتر از قبل خطر خواهید کرد و از شکست نخواهید ترسید، دیگر مشتاق تایید و تمجید دیگران نخواهید بود، روابط شما بسیار رضایت بخش تر میشود، فعالیتهایی را دنبال خواهید کرد که احساس لذت و رضایت برایتان به همراه دارد و همکاری و مساعدت بسیار مثبت و سودمندی با دنیا خواهید کرد.
از همه مهمتر این که، عزت نفس بالا آرامش ذهنی برایتان به ارمغان خواهد آورد … زیرا زمانی که تنهایید، آن کس را که با او هستید از صمیم قلب ارج مینهید – خودتان را.
امیدوارم از خواندن این مقالات لذت برده باشید. بهتر است از الان به این یازده گام عمل کنید تا عزت نفس خود را بالا برده و به تبع آن موفقیتهای بیشتری در زندگی بدست آورید.
شما از چه روشهایی برای افزایش عزت نفس خود استفاده میکنید؟
لطفاً نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
برگرفته از کتاب ” موفقیت شما اینجاست ” اثر جف کلر
منابع:: http://4farda.com
/
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,دسامبر,2024